هر چند حامد کرزی در آن مصاحبه هر گونه دست داشتن برادرش - محمود کرزی - را در مافیای موادمخدر رد کرد، ولی با صراحت اعلام کرد که دولتش برای بقا و اداره نسبی افغانستان ناچار است چشم خود را روی برخی فسادهای جاری در حکومت ببندد. مثالی که حامد کرزی در توجیه دیدگاهش در آن مصاحبه آورد از بسیاری جهات قابل تأمل بود.
رئیسجمهوری افغانستان به خاطرهای اشاره کرد که در آن یکی از فرماندهان قدرتمند محلی به هیچ وجه حاضر نمیشد سلاحهای خود را به دولت مرکزی تحویل دهد و عملا ناامنیهای فراوانی را در نواحی تحت کنترل خود بهوجود آورده بود. کرزی گفت: از آنجایی که ما هیچ چارهای در برابر آن فرمانده قدرتمند محلی نداشتیم، تصمیم به مذاکره با او گرفتیم و نتیجه مذاکره این شد که دولت مرکزی ماهانه 30 هزار دلار به وی بپردازد و در عوض نیروهای فرمانده مذکور از هر گونه ایجاد ناامنی پرهیز کنند.
مصاحبه کرزی با اشپیگل آن روزها در محافل سیاسی افغانستان جنجالبرانگیز شد، ولی اکثرا بر این باور بودند که کرزی با این مسئله به نحو درستی برخورد کرده است. در واقع از این نوع فرماندهان متمرّد در نواحی مختلف افغانستان فراوان به چشم میخورند که دولت مرکزی چارهای جز باجدهی به آنها ندارد و در غیراین صورت آنها به خدمت نیروهای طالبان درمیآیند و مخل امنیت و بازسازی میشوند.
معضل فساد در افغانستان ریشهای دیرپا در تاریخ معاصر این کشور دارد. تقریبا در تمام برهههای قرن بیستم، مسئله فساد در افغانستان یکی از چالشهای اصلی فی مابین دولت و جامعه بوده است و در این میان به باور بخش عظیمی از افکار عمومی افغانستان کمترین میزان فساد در این کشور به دورهای باز میگردد که جنبش طالبان حکومت افراطی خود را در 90 درصد از خاک این کشور برقرار کرده بود.
به جز این دوره اندک در تمامی برهههای قرن بیستم مسئله فساد، جزئی لاینفک از حکومت در افغانستان بوده است.شکی نیست که فرایند مبارزه با تروریسم منهای تشکیل یک دولت کارآمد به هیچ وجه در افغانستان ثمر بخش نخواهد بود ولی از این نکته نیز نباید غافل ماند که ایجاد یک نظام سیاسی سالم و کارا امری است که فرصتها و امکانات بیشتری را برای تحقق این مهم میطلبد.
با پایان یافتن مراسم تحلیف ریاستجمهوری افغانستان، حامد کرزی عملا دومین دوره ریاستجمهوری خود را بر اطراف و اکناف کابل (!) آغاز کرد. بیش از 300 هیأت و شخصیت طراز اول سیاسی از نقاط مختلف دنیا تحت شدیدترین تدابیر امنیتی به کابل آمده بودند تا در این مراسم شرکت کنند. بر خلاف مراسمی که 5 سال قبل برای کرزی برگزار شده بود و هیأتهای دیپلماتیک برای تبریک به کرزی به کابل آمده بودند، این بار اکثر قریب به اتفاق شرکتکنندگان نه برای تبریک کرزی، بلکه برای ارائه توصیههای هشدار گونه کشورها و نهادهای مافوق خود در مراسم حاضر شده بودند تا به کرزی اعلام کنند که همه چیز منوط به تشکیل یک دولت کارآمد از سوی اوست و دیگر هیچ.
هیلاری کلینتون به نمایندگی از کاخ سفید در دیدار خود با کرزی با یادآوری پیام تبریک اوباما به این نکته مجددا اشاره داشت که کرزی 6 ماه فرصت دارد تا دستاوردهای مثبتی از مبارزه با فساد و ناکارآمدی به کاخ سفید ارائه کند و در غیر این صورت کمکهای آمریکا به افغانستان به طرز چشمگیری کاهش خواهد یافت و دولت کرزی عملا حمایت واشنگتن را از دست خواهد داد. دیگر هیأتها و شخصیتهای شرکتکننده منجمله نماینده اتحادیه اروپا، نماینده ناتو و بسیاری از مقامات اروپایی نیز پیامهای مشابهی را به کرزی تحویل دادند که همگی بهگونهای خواهان سامانبخشی به وضع نابسامان حکومتی- اداری افغانستان بودند.
بحث اصلاحات و کارآمدسازی دولت کرزی در شرایطی از سوی قدرتهای بینالمللی مطرح میشود که بر همگان واضح و مبرهن است که دستگاههای سیاسی- اجرایی کرزی ضعیفترین برهه خود را در 8 سال اخیر میگذرانند.
ترک خوردن روابط حسنه کرزی با متحدان غربی بهویژه ایالات متحده، رشد بیرویه طالبان در اقصی نقاط کشور، فساد بالای اداری و حکومتی، رشد بیحد و حصر موادمخدر، افزایش بیرویه فقر، متوقفشدن روند بازسازی، بروز بحران سیاسی جدید داخلی پس از انتخابات اخیر ریاستجمهوری و... همه و همه از چالشهای بزرگی محسوب میشوند که کرزی برای عبور از آنها امکانات چندانی را در اختیار ندارد. البته باید صبر کرد و دید که کرزی در نخستین قدم خود برای اصلاح وضع موجود چگونه کابینهای را به پارلمان معرفی خواهد کرد. حامد کرزی در سخنرانی تحلیف خود بر 4برنامه دولت آینده خود تأکید کرد که عبارتند از:
1-تشکیل دولت مشارکت ملی و دعوت از منتقدانی همچون عبدالله و اشرف غنی برای پیوستن به دولت
2- تأکید بر استراتژی مذاکره با طالبان
3- برگزاری لویه جرگه سراسری و تصمیمگیری پیرامون معضلات و چالشهای کلان دولت مرکزی
4- مبارزه جدی با مفاسد اداری- حکومتی
کارشناسان و صاحبنظران مسائل افغانستان، آینده چندان روشنی را برای این برنامهها پیشبینی نمیکنند ولی به اعتقاد اکثر آنان، آنچه کرزی را نسبت به آینده قدری امیدوار میکند، این است که آمریکاییها بهرغم هشدارهایی که به او دادهاند، راهی جز تعامل با او ندارند. شکست کرزی در حل بحرانهای افغانستان و عدمموفقیت او در تشکیل یک دولت کارآمد بیش از آنکه برای کرزی مشکلساز باشد، برای آمریکاییها و دیگر طرفهای اروپایی حاضر در افغانستان گران تمام خواهد شد و این همان نکتهای است که آمریکاییها و اروپاییها خود نیز بر آن باور دارند.
برخی بر این باورند که آمریکاییها در شرایط فعلی به نوعی به سیاست هویج و چماق در برابر کرزی روی آوردهاند تا از تکرار وضعیتی که 10ماه قبل بهوجود آمد، جلوگیری کنند؛ 10ماه قبل زمانی که باراک اوباما قدم به کاخ سفید گذاشت، موجی از انتقادات گسترده به سوی کرزی و تیمش سرازیر شد و کرزی نیز در پیامی رسمی به سران کرملین خواهان گسترش مناسبات دو جانبه میان کابل و مسکو شد؛ پیامی که مدودف پاسخ گرمی به آن داد و به تعدیل انتقادات دمکراتهای کاخ سفید منجر شد.
کرزی همچنین چندی قبل در یک نشست مطبوعاتی رسما اعلام کرد که درصورت قطع کمکهای غرب ما از دیگران کمک خواهیم گرفت. منظور کرزی از دیگران در اینجا روسیه، ایران، چین و... بود که کارشناسان آن را نوعی هشدار به طرفهای غربی حاضر در افغانستان تلقی کردند.
در کل ناکامی کرزی در اجرای اصلاحات حکومتی مساوی است با تیرگی هر چه بیشتر روابط دولت مرکزی افغانستان با متحدان غربی و این یعنی نزدیکشدن کرزی به رقبای استراتژیک آمریکا در منطقه و این چیزی نیست جز پیچیدهتر شدن هر چه بیشتر کلافبحران در افغانستان.